محدثه شوشتری | شهرآرانیوز؛ نه از کرونا ترسی دارند، نه از ویراژ ماشینهایی که یک باره جلوی پایشان ترمز میگیرند و نه از ماندن در خیابانها تا پاسی از شب. ترسشان یا از صاحب کار (بخوانید مافیای کودکان اجاره ای) است که چرا پول کمتری را در یک روز کاری در چهارراههای شهر جمع کرده اند یا از پدر و مادرشان برای اینکه دست خالی به خانه بازگشته اند.
کودکان کار در سر چهارراهها با جثه کوچکشان مجبورند مصیبتهای بزرگ خانواده را به دوش بکشند. کودکی شان با اسپند، پشت چراغ قرمز چهارراهها دود میشود. صبحها را تا نیمه شب بین ماشینها و بوقهای ممتد آنها پرسه میزنند و التماس میکنند برای فروختن بستهای آدامس، دستمال، فال و...
بینشان عدهای شناسنامه ندارند، عدهای دیگر شناسنامه دارند، اما بازمانده از تحصیل هستند. انتخابهای زیادی برای گذران ایام کودکی مثل هم سن وسال هایشان نداشتند؛ حتی انتخاب اینکه سر کدام چهارراه باید به عنوان کودک کار بایستند نیز دست خودشان نیست. مافیایی که این کودکان را اجاره کرده است تعیین میکند کدام کودکان در کدام چهارراه بایستند.
برای بازگرداندن این کودکان از سر چهارراهها به خانه که جای امن کودکان برای زندگی است، طرح جمع آوری و سامان دهی کودکان کار اجرا میشود؛ طرحی که در این روزها و شبهای سرد پاییزی قرار است گرمابخش زندگی کودکان باشد. در این مسیر، شهرداری، جمع آوری کودکان را بر عهده گرفته، بهزیستی غربالگری شان را و دادگستری انجام امور قانونی نقل وانتقال کودکان به مراکز بهزیستی و دستگیری مافیای به کارگیری کودکان اجارهای را. کم وبیش برخی دیگر از مراکز خیریه و دستگاههای اجرایی هم در بحث کمک به این طرح ورود پیدا کرده اند، اما نیاز به حضور مستمر آن هاست تا چرخه توانمندسازی زندگی این کودکان و خانواده هایشان ناقص نماند.
در لابه لای مناسبتهای تقویمی، فرارسیدن روز جهانی کودک ما را تا مرکز جمع آوری و غربالگری این کودکان میکشاند؛ کودکانی که دنیاشان گمشده و فراموش شده فراوان دارد. تلختر از همه تعداد این کودکان هم کم نیست. مددکاری که پرونده کودکان را تشکیل میدهد، اسمها را پشت سرهم برایمان ردیف میکند: ببینید این حمید با برادرش.
یکی ۶ ساله و دیگری ۸ ساله، جواد کلاس اولی، مهسا ۸ ساله و سعید ۱۱ ساله که خواهر و برادرند، امیر ۹ ساله و احسان ۱۰ ساله همگی در باران و سرمای دیشب از چهارراههای بزرگ مشهد جمع آوری و برای ساما ن دهی به این مرکز منتقل شده اند. دیشب ۷ کودک، بعضی از شبها تا ۱۵ کودک هم داریم که گشتهای جمع آوری کودکان کار از سر چهارراهها آنها را به اینجا میآورند؛ کودکانی که دغدغه آنها فروش بستهای آدامس، دستمال، فال و ... است؛ دنیایی متفاوت از هم سن وسال هایشان.
مددکار تلاش خود را میکند با مهربانی کودکان مشخصات خود را بگویند تا پرونده سامان د هی آنان را تشکیل دهد. اسم، آدرس، شغل اعضای خانواده و دلیل کارکردن کودک در سر چهارراه از جمله سؤالاتی است که مددکار با شیوههای خاص خود که شبیه جلسات بازجویی نیست، از کودکان جویا میپرسد.
نوبت حمید که میشود سؤال را این طور شروع میکند: «دوست هات گفتن اسم قشنگ تو محسنه. آره؟»
نه خانم محسن دیشب با من نبود. فکر کنم مریض شده. چون روز قبلش هم حالش خوب نبود و میگفت گلوش درد میکنه. خانم اسم من حمیده. داداشم هم احمد اونجا نشسته.
مددکار از پدر و مادر حمید سؤال میکند و اینکه میخواهند بدانند شغلشان چیست تا کمکشان کنند.
حمید هنوز حرف مددکار تمام نشده، میگوید: «یعنی دیگه بابام بیکار نمیمونه خانم؟»
نوبت تشکیل پرونده برای کودک کار بعدی میرسد. حالا حمید ما را هم جزو مددکاران میبیند و مدام از آرزوهایش میگوید: «خانم اگه برای بابام کار جور کنین، شاید ما هم ماشین بخریم. یک ماشین دیروز پشت چراغ قرمز چهارراهی که کار میکنم دیدم، خیلی قشنگ بود. رنگش قرمزِ قرمز بود.»
حمید هرروز دست برادر کوچک ترش را میگیرد و از شهرک شهید رجایی تا بولوار خیام میآید. بخشی از مسیر را سوار اتوبوسها میشوند و بخشی دیگر را پیاده میروند. بستههای دستمال جیبی کاغذی را دو برادر بین خودشان تقسیم میکنند. حمید سر چهارراه کارش را شروع میکند و احمد که کوچکتر است کنار پیاده رو چشم انتظار رهگذران میماند تا بستهای از دستمالهای جیبی را بخرند. این کار روزانه شان است. روزهایی از دوران کودکی که سر چهارراهها میگذرد.
مددکاران طرح جمع آوری و سامان دهی کودکان بستههای پذیرایی را بین کودکان توزیع کرده اند و آنها مشغول خوردن خوراکیها هستند. دوباره فرصتی فراهم میشود تا از نتایج غربالگری طرح جمع آوری کودکان کار از سر چهارراهها برایمان بگوید. دلایل مشترکی که کودکان کار برای حضورشان در چهارراههای مشهد گفته اند، بیشتر بیکاری پدر، اعتیاد پدر، بیماری مادر یا پدر، بی پولی خانواده و اجبار والدین برای کار کودک در خیابان است. آنها در گفته هایشان اسم مافیای کودک را که آنها را اجاره میکند اوستا و صاحب کار گفته اند.
مددکار در فرایند توانمندسازی که هدف این طرح است، بر این نکته هم تأکید میکند که در غربالگری ها، اگر این مصداقها صحت داشته باشند، کودک کار و عضو خانواده اش برای دریافت حمایتهای مختلف تحت پوشش ما قرار میگیرند. به طور نمونه اگر کودک کار دلیل حضورش در چهارراههای مشهد را بیماری پدر یا مادر ذکر کند، بعد از بررسیهای میدانی و بازدیدها از منازل آن ها، نامه معرفی درمانی به دانشگاه علوم پزشکی داده میشود تا در مسیر درمان رایگان یا کم هزینه قرار گیرند. اگر مشکلات مالی و سایر آسیبهای اقتصادی و مالی سبب حضور کودک در سر چهارراهها باشد، سلسله جلسات آموزشی برای کودک و خانواده اش با هدف توانمندسازی برگزار میشود و در صورت نیاز به دستگاههای دیگر اجرایی معرفی میشوند.
بین صحبتهای مددکار، خودرو ون مخصوص گشت زنی برای جمع آوری کودکان کار از راه میرسد. ۵ کودک دیگر را آورده اند. دو نفر از کودکان از صبح که بدون کلاه از خانه بیرون زده اند، همان طور در سرمای سر چهارراهها خودشان را از این ماشین به آن ماشین رسانده بودند. گوشها و صورت امیرعلی از سرما سرخ شده است. آن یکی دمپایی پلاستیکی به پا دارد. هانیه از روی یک مقنعه، کلاه مردانهای را تا روی پیشانی اش کشیده، صورت زیبایش از سوز سرما در امان نمانده و لب هایش خشکیده و ترک برداشته است. بینی و قسمتی از پیشانی اش هم زخمی شده است و خدا میداند بر سر کدام چهارراه شهر زمین خورده است.
کار بعدی مددکار تماس با والدین کودکان است. مقام قضایی نیز در روند رسیدگی و تصمیم گیری برای این کودکان حضور دارد. کودکان را با تعهد قانونی به خانوادهها بازمی گردانند و هستند کودکانی که والدینی ندارند یا بدسرپرست هستند. در این موارد عاقبت این کودکان جایی بهتر از سر چهارراههای شهر و انتقال به مرکز نگه داری کودکان بهزیستی است.
کودکان در مرکز غربالگری طرح سامان دهی بعد از پذیرایی و تشکیل پرونده چشم انتظارند. شاید به جز بازگرداندن آنها به خانه، دنیای کودکانه شان روزهای بهتری را در مقایسه با حضور در سر چهارراههای شهر تجربه کند.
معاون شهردار و رئیس سازمان فرهنگی و اجتماعی شهرداری مشهد خبر داد
طرح جمع آوری و سامان دهی کودکان کار فصل خاصی ندارد. چه در سوز سرمای زمستان و چه در گرمای تابستان باتوجه به اهمیت حمایت از کودکان، این طرح اجرا میشود. اما تاب آوردن کودکان کار در گرمای تابستان هرچند سخت است، در سوز سرما خیلی سختتر است و حتی سلامت کودکان کار را که بیشتر زیر ۱۰ سال سن دارند، به خطر میاندازد. برای همین اجرای طرح جمع آوری و سامان دهی کودکان کار در فصل سرما با قوت بیشتری در حال اجراست. این روزها مدیریت شهری در کنار طرح سامان دهی کارتن خوابها و بی خانمانها در شهر مشهد، جمع آوری و سامان دهی کودکان کار سر چهارراهها را هم در دستور کار قرار داده است.
معاون شهردار و رئیس سازمان فرهنگی و اجتماعی شهرداری مشهد دراین خصوص میگوید: مشکل فقر، اعتیاد و ناآگاهی برخی از والدین برای هدایت کودکانشان سبب شده است که شاهد حضور کودکان کم سن وسال در سر چهارراههای مشهد باشیم. این کودکان بر اساس اطلاعات غربالگری کارشناسان ما بیشتر زیر ۱۰ سال و به طور میانگین در رنج سنی ۶ تا ۱۸ سال را شامل میشوند.
سید مجتبی منتظری با اشاره به طرح جمع آوری و سامان دهی کودکان کار اظهار میکند: در این طرح تاکنون ۷۵۹ کودک کار سر چهارراههای مشهد را جمع آوری و سامان دهی کرده ایم. از این میان ۷۱۶ کودک پسر و ۴۳ کودک دختر هستند. این آمارها در حال افزایش است. چنان که همین روزها که هوای مشهد به خصوص در شبها با سرمای شدید همراه است، به طور ویژه جمع آوری و سامان دهی کودکان کار سر چهارراهها را اجرا میکنیم.
به گفته وی، از بین ۷۵۹ کودکی که شهرداری از چهارراههای مشهد جمع آوری کرده است، ۱۵۸ کودک که دارای والدین بدسرپرست یا بی سرپرست بودند بر اساس دستور مقام قضایی به مراکز نگه داری کودکان بهزیستی منتقل شدند و بقیه کودکان به خانواده هایشان تحویل داده شده اند.
معاون شهردار با اشاره به حساسیتهایی که در طرح جمع آوری کودکان لحاظ میکنند، توضیح میدهد: در طرح سامان دهی و جمع آوری کودکان کار سر چهارراهها تلاش کردیم که با بهره گیری از توان مددکاران اجتماعی و روان شناسان این حوزه، مناسب سن کودکان رفتار شود تا آنها دچار آسیب روانی بیشتری نشوند. به طور مثال سر چهارراهها به کودک گفته میشود که او را با هدف کمک به مرکز حمایتی میبرند. لباس و غذای مناسب به او میدهند. حتی داخل ونهای جمع آوری کودکان یک روان شناس خانم همراه کودکان است تا با ملایمت و احساس امنیت، کودکان مشکلات خودشان را برای حضور در سر چهارراههای شهر بازگو کنند.
منتظری درباره بستههای حمایتیای که مدیریت شهری علاوه بر گشتهای جمع آوری کودکان فراهم کرده است میگوید: چند ون را مخصوص این کودکان طراحی کردیم. پذیرایی از کودکان کار را در مرکز غربالگری داریم. همچنین مددکاران اجتماعی همراه این کودکان هستند.
وی تأکید میکند: هرچند مجموعه مدیریت شهری، بهزیستی و دادگستری به طور ویژه در بحث سامان دهی کودکان کار سر چهارراهها اقدام کرده اند، اما این آسیب اجتماعی نیازمند همراهی مردم نیز هست. زیرا مشارکت مردم در کمک غیرمستقیم به این کودکان به خودی خود مانع حضور این کودکان در سر چهارراههای شهر میشود.
معاون شهردار با اشاره به اهمیت مشارکت و همراهی مردم در بحث سامان دهی کودکان کار سر چهارراهها میگوید: مردم میتوانند مشارکتهای خیرخواهانه خود را هدفمند و تأثیرگذار به این کودکان و خانواده هایشان داشته باشند. این کودکان و خانواده هایشان در طرحهای غربالگری شناسایی شدند. نیازهای آنان و مشکلات آنان نیز مشخص شده است؛ لذا خیران و مردم میتوانند در مسیر کمک به فرایند توانمندسازی این کودکان اقدام کنند. نه اینکه به صورت مستقیم سر چهارراهها به این کودکان کمک مالی انجام کنند.
کارشناس مسئول امور آسیب دیدگان اجتماعی بهزیستی خراسان رضوی خبر داد
چرخه باطل جمع آوری و سامان دهی کودکان کار در سر چهارراههای مشهد اصلاح شده است و حالا دیگر شاهد بازگشت این کودکان بعد از جمع آوری و سامان دهی بر سر چهارراهها نیستیم.
کارشناس مسئول امور آسیب دیدگان اجتماعی بهزیستی خراسان رضوی با اعلام این خبر به خبرنگار ما میگوید: در گذشته کودکان سر چهارراهها جمع آوری میشدند، اما مشکل در خانوادههای این کودکان رفع نمیشد. برای همین این دور باطلی بود که در طرح سایه بان مهر دیگر شاهد آن نیستیم.
محمد غفاری زاده در گفتگو با خبرنگار ما درباره فرایند فعلی طرح جمع آوری و سامان دهی کودکان کار و خیابان میگوید: مرحله اول در طرح سامان دهی کودکان کار سر چهارراه ها، شناسایی این کودکان است. سپس واکاوی مشکلات این کودکان از سوی مددکاران حوزه اجتماعی که در بازدید از منازل و صحبت با تک تک اعضای خانواده هایشان صورت میگیرد.
به گفته وی خانوادههای کودکانی که از آنها تعهد گرفته شده است که دوباره کودکانشان را سر چهارراهها نفرستند، در یک سال گذشته در بین ۷۵۹ کودک برگشت به چرخه حضور در سر چهارراهها نداشتند.
کارشناس مسئول امور آسیب دیدگان اجتماعی بهزیستی خراسان رضوی تأکید میکند: طرح جمع آوری و سامان دهی کودکان از سر چهارراهها با همکاری و دستور قضایی صورت میگیرد و در همین زمینه مرکز شوق زندگی دادگستری به طور جد پای کار بوده است.
وی در پاسخ به این سؤال که برای کودکان غیرایرانی سر چهارراهها چه تصمیمی گرفته میشود، توضیح میدهد: باتوجه به اینکه ۸۰ درصد از کودکان جمع آوری شده از سر چهارراهها اتباع غیرایرانی و افغانستانی هستند، طبق مدارک اقامتی آنان به دو شیوه ارجاعها انجام میشود. اگر کودک کار تبعه افغانستانی دارای مدرک اقامت باشد، درست مشابه روند کودکان ایرانی در فرایند توانمندسازی قرار میگیرد، اما اگر جزو اتباع غیرمجاز باشد، به اردوگاههای مربوط افغانستانیها بازگردانده میشود.
وی در پاسخ به این سؤال خبرنگار ما که اگر طرح سایه بان مهر این قدر موفق بوده است، پس چرا همچنان شاهد حضور کودکان کار در خیلی از چهارراههای مشهد هستیم، اظهار میکند: متأسفانه آسیبهای اقتصادی و اجتماعی سبب شده است که چرخه کودکان کار در خیابان با وجود اجرای طرحهای خوب، همچنان ادامه داشته باشد. ما کودکان را شناسایی و سامان دهی میکنیم؛ هم زمان تعدادی کودک دیگر راهی سر چهارراهها میشوند. از طرفی اجرای طرحهای اجتماعی زودبازده نیستند و شاید سه یا چهار سال آینده قوت و اثر طرح سایه بان مهر را ببینیم؛ زیرا طرحهایی که برای کاهش آسیبهای اجتماعی اجرا میشوند، نتیجه آنی ندارند. مهم این است که طرح متوقف نشود و مستمر اجرا شود.
وی به معضل به کارگیری کودکان کار سر چهارراهها از سوی مافیا نیز اشاره میکند و میگوید: متأسفانه عدهای سودجو به نام صاحب کار، اوستا یا لیدر و نامهای دیگر از کودکان بهره کشی میکنند تا با استفاده از احساسات مردم آنها ابزار جمع آوری پول برای این مافیا باشند. کودکان را روزانه اجاره میکنند و همه پولی را که مردم به آنها کمک کرده اند از کودکان میگیرند و فقط یک مبلغ ناچیز کمتر از ۵۰ هزار تومان را به عنوان دستمزد روزانه به آنها بازمی گردانند.
به گفته غفاری زاده، یکی دیگر از موفقیتهای طرح جمع آوری و سامان دهی کودکان کار دستگیری چند تن از مافیای کودکان کار در چهارراههای مشهد بوده که از طریق دستگاه قضایی انجام شده است.